داستان قسمت ۱۸۷ سریال ترکی دستم را رها نکن
داستان قسمت ۱۸۷ سریال ترکی دستم را رها نکن
داستان سریال ترکی دستم را رها نکن قسمت ۱۸۷
ازرا را روز دادگاه به زندان منتقل می شود. او در خواب مرت را می بیند و به ازرا می گوید که جایش در باغ خوب است و از او می خواهد که همیشه عاشقش باشد.
مرت علارغم اصرار ازرا او را ترک می کند
مراسم خاکسپاری مرت برگزار می شود. ازرا به همراه ماموران به مراسم می آید. حال او خیلی بد است و گریه ی او اشک همگان را در آورده است
ازرا اصرار دارد تا مرت را در قبر نگذراند و نمی خواهد تا مرت را تنها بگذارد
جنک سعی در آرام کردن ازرا دارد…هر کس به نحوی خاطرات خود با مرت را مرور می کند. اردا و فریده خانم ، خطراتشان را با مرت مرور می کنند.
آن ها بشدت اندوهگین می شوند که او از میانشان رفته است.
جنک هم به علت تصادفی که کرده است خودش را در مرگ او مقصر می داند. بعد از اینکه مراسم خاکسپاری به پایان می رسد.مامورین ازرا را به زندان بر می گردانند
سومرو در بیمارستان بستری شده است. او از مردن مرت ناراحت است و به عکسش خیره می شود. کمی بعد هولیا وارد اتاق می شود و سعی در دلداری دادن سومرو دارد.
او می گوید که مرت را مانند بچه ی خودش دوست داشته است و از دست دادنش خیلی عذاب آور است. او دلش پر است و می گوید که خانواده ی جرن تاوان کارهای خود را پس خواهند داد.
ملاقات فریده خانم با سومرو در بیمارستان در قسمت ۱۸۷ دستم را رها نکن
در قسمت ۱۸۷ سریال ترکی دستم را رها نکن داریم:
فریده خانم به ملاقات سومرو می آید و او برای فریده خانم قیافه می گیرد. او می گوید که هر دوی ما خوب می دانیم که ازرا بیگناه است و تو با اسلحه بو او حمله کرده ای
با این وجود سومرو به این سماله اهمیت چندانی نمی دهد و می گوید اگر توانایی اذیت کردن داشتم از این فرصت ها کوتاه نخواهم آمد
زیرا ازرا را مقصر می داند که زندگی اش را تباه کرده است.
فریده خانم با او بحث می کند و می گوید که به زودی بیگناهی ازرا برای همگان ثابت خواهد شد.
جنک با رفتن به محل حادثه ی تصادف کنار دریاچه می نشیند. اردا پیش او می آید و می گوید که همه جا را دنیالش گشته است.
جنک با ناراحتی می گوید من مثل قاتل ها به محل ارتکاب جرمم آمده ام. چون من باعث مرگ مرت شده ام و مشکلات زندگی ازرا را دوچندان کرده ام.
اردا سعی در دلداری دادن جنک دارد.
دادگاه ازرا تشکیل می شود ولی او به دلیل شرایط وخیم روحی اش توانایی دفاع از خود را ندارد و ساکت است.
فریده خانم تصمیم می گیرد که جای او صحبت کند و لب به سخن بگشاید.
در همان لحظه سومرو به عنوان شاکی پرونده از بیمارستان به دادگاه می آید تا حرف هایش را بزند. همه از دیدن او متعجب می شوند
خب دوستان داستان قسمت ۱۸۷ سریال دستم را رها نکن را بیان کردیم با سایر اپیزود های سریال دستم را رها نکن در خدمت شما هستیم
- دیدگاها ، پس از تایید مدیران سایت منتشر خواهند شد.
- دیدگاهای انگلیسی یا غیر مرتبط با مطلب منتشر نخواهند شد.